لباس جهنمی را در آورده و لباس بهشتی به تن کنیم !
لباس بهشتی ازآن کسانی خواهد بود که دو ویژگی داشته باشند؛ایمان و عمل صالح،و بهرهمندی ازاین لباس مخصوص کسانی خواهدبود که واردبهشت میشوند.لیکن آنها که بخاطراعمالشان به جهنم میرونددرآنجا باید لباس خاص آن مکان را بپوشند.
جهاد دری ازدرهای بهشت است،وتقوا حافظ ایمان است وجز با جهاد درراه خدا حفظ نمیشود،دراین میان،خداوند به مجاهدانِ درراهش ومتقّین، بشارت ومژدهی بهشتهایی را میدهدکه درآن با لباسهای فاخرونفیس جاودانه میمانند:«اِنّ الذین آمنوا وعملوا الصالحات،انّا نضیع اَجرَمَن اَحسَنَ عملاً،اولئک لهم جَناتُ عَدنٍ تجری من تحتهم الانهار،یُحَلّون مِن أساور مِن ذَهَبٍ و یَلبسِون ثیابا خُضراً مِن سُندسٍ واستبرقٍ متکئین فیها علی الارائک،نِعم الثواب و حَسُنَت مرتفَقَاً : آنان که ایمان آوردند وکارنیکو انجام دادند،ما اجر هر که را که نیکو انجام دهد از بین نمیبریم،آنها باغهای جاودانهای دارندکه جویبارها از زیرشان جاری است،آنها با دستبندهایی ازطلا آراسته میشوند و لباسهای سبزی ازحریرو دیبا میپوشند، و در بهشت برتختها تکیه میدهند،چه نیکو اجروآرامگاهی است»(کهف/ 3).
ملافتح الله کاشانی درتفسیراین آیه مینویسد: (ملا فتح الله کاشانی،پیشین،ج5،ص351) «اخضرار ثیاب(سبزبودن لباس)به جهت آن است که خضرت وسبزی،حسن الوان است و طراوتش اکثر و سندس و استبرق نیزجمع بینالنوعین است که براین آیه دلالت دارد:«فیها ما تشتهیه الأنفسُ وتلذّ الأعینُ:درآنجا هرچه نفوس را برآن میل است و چشمها را شوق و لذت،مهیّا باشد».(زخرف،71)
مفهوم آیه بیانگر دو نوع لباس وجامهی بهشتی است که یکی لباس سبز ازابریشم و حریر نازک و دیگری از ابریشم وحریر ضخیم و زربفت است.(شیخ طبرسی،پیشین،جلد3،ص466)
آیادر بهشت گرما و سرما وجود دارد ؟
البته باید بیان کرد که دربهشت گرماوسرمای شدیدی وجود نداردتا بوسیله پوشیدن لباس رفع شود،بلکه اینها اشاره به لباسهای متنوع وگوناگون بهشتی است،مسلماً الفاظ وکلمات ماکه برای رفع حاجت درزندگی روزمرهی دنیا وضع شده است قادر نیست،مسائل آن جهان بزرگ وکامل راتوصیف کندبلکه تنها میتواندماننداین آیه اشاراتی به آن باشد،هرچند که بعضی نیز تفاوت این لباسها را اشاره به تفاوت مقام قرب بهشتیان دانستهاند.(مکارم شیرازی، پیشین ،ج 21، ص 211)
واین جامههای فاخرنیست مگر ازآن کسانیکه در این دنیا ایمان آورده و عمل صالح انجام دادند و فریب شیطان را نخوردند :
« ان الله یدخل الذین امنوا وعملواالصالحات جنّات تجری من تحتها الأنهار یُحلّون فیها من أساور مِن ذهبٍ ولؤلؤولباسُهم فیها حریر:قطعاً خداوندکسانیکه ایمان آورندونیکوکار شدندرا داخل باغهایی ازبهشت میکند که اززیرش جویبارها جاری است،درآنجا با دستبندهایی ازطلا ومروارید آراسته میشوند ولباس آنها درآنجا حریراست».(حج/23)
آنان که ایمان آوردند وکارنیکو انجام دادند،ما اجر هر که را که نیکو انجام دهد از بین نمیبریم،آنها باغهای جاودانهای دارندکه جویبارها از زیرشان جاری است،آنها با دستبندهایی ازطلا آراسته میشوند و لباسهای سبزی ازحریرو دیبا میپوشند، و در بهشت برتختها تکیه میدهند،چه نیکو اجروآرامگاهی است
لباس بهشتی ازآن کسانی خواهد بود که دو ویژگی داشته باشند؛ایمان و عمل صالح،و بهرهمندی ازاین لباس مخصوص کسانی خواهدبود که واردبهشت میشوند.لیکن آنها که بخاطراعمالشان به جهنم میرونددرآنجا باید لباس خاص آن مکان را بپوشند.
خداونددرسوره ابراهیم آیه 49و50 دروصف لباس جهنمیان چنین فرموده است:
« وتری المجرمین یومئذٍ مقرّنین فی الأصفاد سرابیلهم من قطران تغشی فی وجوههم النار: درآن روز گناهکاران را میبینی که درزیر چرخ قهر خداوند قرار دارند،پیراهنهایشان ازمس گداختهی آتشین است و شعلهی آتش چهرهی آنها را میپوشاند.»
شیخ طبرسی می گوید: قطران چیزی است سیاه، بد بو و چسبنده که بربدن شتر میمالند.(شیخ طبرسی ، پیشین،ج 4، ص 77)
این ماده از درختی به نام «ابهل»گرفته میشود و آن را میجوشانند تا سفت شود و جسمی سیاه، بد بو و قابل اشتعال بدست آید(شیخ طبرسی ، پیشین،ج 4، ص 77).
مفهوم جمله « سرابیلهم من قطران» این است که به جای لباس ، بدنهای آنان را ازنوعی مادهّی سیاهرنگ و بدبوی قابل اشتعال میپوشانند، لباسی که هم زشت و بد منظر است و هم بد بو و قابل سوختن و شعله و رشدن و با داشتن این عیوب، بدترین نوع لباس محسوب میشود، چرا که لباس را برای آن میپوشندکه زینت انسان باشدو نیز او را ازسرما وگرما حفظ کند درحالیکه این لباس هم زشت است و هم سوزاننده و مضّر.
آیات قرآن کریم ، حلقه هایی از اعمال انجام شده در دنیا
سید قطب درتفسیرفی ظلال القرآن به طرز بسیار زیبایی این آیات را تفسیر کرده است.ایشان معتقد است که این آیات گویی صحنههایی ازحلقههای یک فیلم هستندوخداوند به شکلی متوالی عذاب کافران وپاداش متقین را به تصویر میکشد:« فاما الذین کفروا قطعت لهم ثیاب من نار،یصیب من فوق رؤوسهم الحمیم،یصهر به مانی بطونهم و الجلودولهم مقامع من حریر،ذوقوا عذاب الحریق.هذه ثیاب من النار تقطع وتفصل وهذا حمیم ساخن یصیب من فوق الرؤوس وهذا هو العذاب یشتّدویتجاوزالطاقه واما الذین آمنوا فهم هنالک فی الجنّات تجری من تحتها الانهار،وملابسهم لم تقطع من النار إنما فصلت من الحریرولهم فوقها حلی من الذهب واللؤلؤ هولاء فی نعمه الطمانینه و الیسرو التوفیق هنا مشهدمن مشاهده القیامه یتجلّی فیه الاکرام و الهوان،فی صوره واقع شهید کأنه معروض للعیان(سیدقطب،فی ظلال القرآن،الدرس السادس ، ص 2415) :آنانکه کفر ورزیدند لباسهایی ازآتش آنها را در بر میگیرد و آتشگداخته برسرآنها فرودآیدو شکمهاوپوستهایشان را میسوازند واین عذابی سخت وطاقتفرسا است ودرمقابل کسانیکه ایمان آوردهانددربهشتهایی جاویدان سکنیگیرند ولباسهایشان از حریر و ابریشم است که با حلّههای طلا و مروارید تزیین شدهاند و این آیات صحنهای ازصحنههای روز قیامت هستند که درآن بوضوح اکرام واحترام بهشتیان وذلت وخواری جهنمیان بهتصویرکشیدهشده است.درحقیقت«قطران»که درجهان دیگر لباس جهنمیان را تشکیل میدهدگوئی تجسمی ازاعمال آنان دراین جهان است و منظور از پوشانده شدن صورتشان به شعلههای آتش این است که وقتی لباس قطران شعلهورشود نه تنها اندام بلکه صورتهای آنان را هم که به قطران آلوده نیست را درمیان شعلههایش میسوازند(مکارم شیرازی، پیشین ،ج 10، ص 378)
درکتاب الهی از پنج نوع لباس نام برده شده است:لباس ظاهری که ازآن به عنوان نعمت و هبه یاد فرموده و انسان باید نسبت به این نعمت شاکر باشد و از مسئله شب و وضع زندگی زن و مرد نسبت به یکدیگر و اینکه هر یک برای دیگری ازجهاتی به منزلهی پوششاند، تعبیر به لباس طبیعی نموده است. پس از آن لباس تقوا را که در دنیا انسان را ازتمام آلودگیهای اعتقادی، عملی و اخلاقی حفظ کرده و درآخرت از عذاب الهی درامان میدارد، نام برده است و در پایان به لباسهای سبز حریر و دیبای بهشتیان و پیراهنهای آغشته به مس گداختهی جهنمیان اشاره نموده است.
شایسته است که انسان دراین دنیا خود را ملبس به لباس تقوا کندو از لباس ظاهر جهت عبادت وخدمت به خلق بهره بَردو از لباس طبیعی نیز برای رضای دوست استفاده کند تا در جهان آخرت لباس بهشتی بر او پوشانده شود و ازلباس عذاب در امان ماند.